جدول جو
جدول جو

معنی آه کشیدن - جستجوی لغت در جدول جو

آه کشیدن
(مُ یَ لَ)
برآوردن آه از سینه بر اثر غمی و اندوهی یا دریغ و حسرتی یا غبطه ای و مانند آن:
از این کاردل تنگ شد شاه را
همی هر زمان برکشید آه را.
فردوسی.
- آه کشیدن برای چیزی، سخت آرزومند آن بودن. آهه. اهّه. تأوّه
لغت نامه دهخدا
آه کشیدن
برآوردن آه از سینه بسبب اندوه حسرت یا غبطه
تصویری از آه کشیدن
تصویر آه کشیدن
فرهنگ لغت هوشیار
آه کشیدن
للتّنهّد
تصویری از آه کشیدن
تصویر آه کشیدن
دیکشنری فارسی به عربی
آه کشیدن
Gasp, Groan, Sigh
تصویری از آه کشیدن
تصویر آه کشیدن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
آه کشیدن
haleter, gémir, soupirer
تصویری از آه کشیدن
تصویر آه کشیدن
دیکشنری فارسی به فرانسوی
آه کشیدن
pumua, kuugua, kupiga shauku
تصویری از آه کشیدن
تصویر آه کشیدن
دیکشنری فارسی به سواحیلی
آه کشیدن
سانس لینا , آہ بھرنا
تصویری از آه کشیدن
تصویر آه کشیدن
دیکشنری فارسی به اردو
آه کشیدن
হাঁফানো , গা থরথর করা , আঃ ফেলা
تصویری از آه کشیدن
تصویر آه کشیدن
دیکشنری فارسی به بنگالی
آه کشیدن
헐떡이다 , 신음하다 , 한숨 쉬다
تصویری از آه کشیدن
تصویر آه کشیدن
دیکشنری فارسی به کره ای
آه کشیدن
nefes nefese kalmak, inlemek, iç çekmek
تصویری از آه کشیدن
تصویر آه کشیدن
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
آه کشیدن
息を呑む , うめく , ため息をつく
تصویری از آه کشیدن
تصویر آه کشیدن
دیکشنری فارسی به ژاپنی
آه کشیدن
לנשום בכבדות , נהום , נאנח
تصویری از آه کشیدن
تصویر آه کشیدن
دیکشنری فارسی به عبری
آه کشیدن
हांफना , कराहना , आह भरना
تصویری از آه کشیدن
تصویر آه کشیدن
دیکشنری فارسی به هندی
آه کشیدن
terengah-engah, mengerang, menghela napas
تصویری از آه کشیدن
تصویر آه کشیدن
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
آه کشیدن
หายใจหอบ , คร่ำครวญ , ถอนหายใจ
تصویری از آه کشیدن
تصویر آه کشیدن
دیکشنری فارسی به تایلندی
آه کشیدن
hijgen, kreunen, zuchten
تصویری از آه کشیدن
تصویر آه کشیدن
دیکشنری فارسی به هلندی
آه کشیدن
jadear, gemir, suspirar
تصویری از آه کشیدن
تصویر آه کشیدن
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
آه کشیدن
ansimare, gemere, sospirare
تصویری از آه کشیدن
تصویر آه کشیدن
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
آه کشیدن
ofegar, gemer, suspirar
تصویری از آه کشیدن
تصویر آه کشیدن
دیکشنری فارسی به پرتغالی
آه کشیدن
喘气 , 呻吟 , 叹息
تصویری از آه کشیدن
تصویر آه کشیدن
دیکشنری فارسی به چینی
آه کشیدن
dyszeć, jęczeć, westchnąć
تصویری از آه کشیدن
تصویر آه کشیدن
دیکشنری فارسی به لهستانی
آه کشیدن
захоплюватися , стогнати , зітхати
تصویری از آه کشیدن
تصویر آه کشیدن
دیکشنری فارسی به اوکراینی
آه کشیدن
keuchen, stöhnen, seufzen
تصویری از آه کشیدن
تصویر آه کشیدن
دیکشنری فارسی به آلمانی
آه کشیدن
задыхаться , стонать , вздыхать
تصویری از آه کشیدن
تصویر آه کشیدن
دیکشنری فارسی به روسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از آب کشیدن
تصویر آب کشیدن
آب را با دلو از چاه بالا آوردن، بردن آب با ظرف از جایی به جایی، جامه یا پارچه ای را در آب شستن، چرک کردن زخم به سبب آلوده شدن با آب ناپاک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آب کشیدن
تصویر آب کشیدن
حمل آب از جائی به جائی، بیرون آوردن آب با دلو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زه کشیدن
تصویر زه کشیدن
کشیدن زه کمان، سخت جراحت شدن تیر کشیدن عضله ها
فرهنگ لغت هوشیار
باطل کردن، توضیح سابقا مرسوم بود که در اوراق (مانند مشق خط نو آموزن و غیره) عدد (9) را درشت در طول کاغذ رقم میکردند یعنی باطل شد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زه کشیدن
تصویر زه کشیدن
کشیدن زه کمان، سخت شدن جراحت، تیر کشیدن عضلات
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ته کشیدن
تصویر ته کشیدن
((تَ. کَ دَ))
تمام شدن، به پایان رسیدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آب کشیدن
تصویر آب کشیدن
((کَ یا کِ دَ))
کشیدن آب از چاه، شستن جامه در آب تا کف ناشی از صابون از بین برود، تطهیر شرعی، چرکین شدن زخم در اثر آب آلوده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آب کشیدن
تصویر آب کشیدن
Drain
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از آب کشیدن
تصویر آب کشیدن
сливать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از آب کشیدن
تصویر آب کشیدن
abfließen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از آب کشیدن
تصویر آب کشیدن
сливати
دیکشنری فارسی به اوکراینی